حقوق زن و شوهر از دیدگاه اسلام: غروب آخرین امید

   پس از «توپ مرواری» و «هویت» دیگر نه چیزی برای خواندن داشتم و نه حتی وسیله ای برای کشتن وقت(اگر خیلی درس خوان هم که باشم درس گفته نشده را که نمی توان خواند!) از سویی در خوابگاه ما که مزین شده به نام «ولایت» داشتن رساله از اوجب واجبات است(!) در این میان «رساله دانشجویی»* که در اطاق ما جاخوش کرده توجه مرا به خود جلب کرد. سرانجام شیطان فریبم داد و رساله باز کردم!! همینکه جمع خودمانی شد و سوژه ها هویدا، من قسمت های جالب رساله را برای بچه ها می خواندم و آنها هم کر-کر می خندیدند. بعدها که با کتاب خلوت کردم و فهرستش را مرور می کردم عنوان «حقوق زن و شوهر»* برای مطالعه بیشتر به نظرم جالب رسید؛ چه اینکه تا پیش از آن بر این باور بودم که از دیدگاه حضرات، تنها این شوهر است که در زندگی از حقوق و مزایا برخوردار است نه زن!!

   با این امید که شاید تغییراتی بنیادین در نگاه علمای اسلام حاصل شده باشد قسمت ارجاع شده را باز کردم اما پس از مطالعه آن چشمتان روز بد نبیند همین اندک اعتقادی که در ضمیر ناخودآگاهم بود را هم از دست دادم! مواردی از آنها را همراه با فرمایشات خودم می آورم؛ دوستان همکیش خودم می توانند استفاده های جالبی از آنها در بحث ها و جدال هایشان با «اصلاح طلبان دینی» داشته باشند ضمن اینکه از دوستان معتقد اما غیرمتعصب خواهش می کنم گناه تزلزلشان را به پای بنده حقیر سراپا تقصیر نیاندازند اصلا توصیه می کنم از خیر مطالعه اینها بگذرید!!!

اصل موضوع، نقل به مضمون:

الف. حقوق زن نسبت به مرد:

1- تهیه غذا

2- تهیه پوشاک

3- تهیه وسایل مورد نیاز خانه

4- تهیه مسکن

حق آمیزش و همخوابی

(سوال این است کدام انسانی پیدا می شود چنین مواردی را حتی از حیوان خانگی اش دریغ کند چه رسد به شریک زندگی اش(تا فراموش نکرده ام: مورد آخر را استثنا بدانید!) یعنی در دوران امروز طلب غذا و مسکن و پوشاک و ... باید برای یک زن مساله باشد؟ تا آنجا که بنده از درس های دوران ابتدایی به خاطر دارم این موارد از نیازهای اولیه بشر هستند نه حقوق همسر یک مسلمان خوشفکر!)

ب. حقوق مرد نسبت به زن

1- خروج از منزل با اجازه شوهر

2-  حق تمکین

3- رفع امور نفرت آور

4- آرایش و نظافت

5- نذر و قسم با اجازه شوهر

(به طنز بگویم: این موارد شما را به یاد مانیفیست انجمن دفاع از حقوق برده دارای مدرن نمی اندازد؟!)

و حالا چند پرسش و پاسخ را با هم می خوانیم:

پرسش 376. اگر مرد به هر علتی اجازه ادامه تحصیل و مانند آن را به زن ندهد، آیا زن می تواند نسبت به او تمکین نکن؟

همه مراجع: در فرض یاد شده زن چنین حقی ندارد و باید تمکین کند.

پرسش 377. اگر شوهر از روی لجاجت و انتقام گیری از زن، اجازه بیرون رفتن را به او ندهد، آیا اطاعت از او واجب است؟

همه مراجع: هرچند انتقام گیری و اذیت کردن از سوی مرد، برخلاف اخلاق اسلامی است؛ ولی اگر به هر جهت اجازه ندهد، زن باید اطاعت کند.

پرسش 379. اگر شوهری، همسرش را از صله رحم –به دیدار والدین منع کند، تکلیف زن چیست؟ آیا می تواند بدون اجازه او به دیدن آنان برود؟

همه مراجع: خیر، نمی تواند بدون اجازه شوهر به دیدار آنان برود و صله رحم منحصر به رفت و آمد نیست؛ بلکه با احوال پرسی و پیغام فرستادن از طریق تلفن، نامه و مانند آن نیز محقق می شود.

(گویا زن چیزی هم بدهکار شد!)

*     *     *

   من اگر این مطالب را غیر مستقیم در سایت یا وبلاگ دیگری می خواندم قطعا نویسنده را به دروغ گویی و تند روی متهم می کردم. این مصادیق آنقدر غیر انسانی هستند که چنین حقی را به شما هم می دهم اما دوستان عزیز آدرس در اختیار شماست بروید و موارد دیگری که شرم اجازه نوشتنش را به من نداد حتما مطالعه کنید هرچند که همین چند مورد برای هر نوع قضاوتی کفایت می کند.

     باری، «حقیقت اسلام» چه خوب باشد، چه بد –که من به خوب بودنش معتقدم- فرقی به حال هیچکس نمی کند آنچه امروز از این دین مشاهده می کنیم شمایل زیبا که چه عرض کنم قیافه ای متعارف هم نیست.

     گویی نمی توان امیدی به پایان این قصه پرغصه داشت....

 

زن در دوراهی سنت و تجدد- بی بی سی

تغییر برای برابری

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*کتابی با همین عنوان از انتشارات نهاد نمایندگی ولی وفقیه در دانشگاه.

نظرات 14 + ارسال نظر
یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 19:53 http://rue.blogsky.com

سلام
ممنون به من سر زدی
وبلاگ جالبی داری
شاد باشی

علی جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:15 http://alihagh.blogfa.com

آقا قرار نشد فمینیست بشی ها؟!

زهرا جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:24 http://zahra999.blogfa.com

راستش را بخواهی اخیرا من هم کتابی خواندم (که البته اسمش را فراموش کرده ام) تقریبا با همین مضامین. یادم می آید به شدت براق شدم که این کتاب شیوه ی همسرداری است یا تبلیغ شرکت خدماتی؟!
اضافه بر اینکه این نوع نگاه را ادعا دارند که از متن اسلام گرفته اند و این دیگر بیشتر آدم را جری می کند.حتی اگر فرض را هم بگذاریم بر اینکه حالا دیگر کمتر کسی پیدا می شود که این مدلی به زن نگاه کند این همان پاک کردن صورت مسئله است و باید استدلال کنیم که خوب پس هر کسی اینشکلی به زنش نگاه نکند مسلمان واقعی نیست.نتیجه ی منطقی چنین پاسخی می شود چنین فرضی.
تا اینکه مقاله ی خیلی خوبی خواندم در ماهنامه زنان در مورد نگاه دین به زن و استعداد فقه اسلامی در نگرش مدرن و مطابق روز به مسائل زنان و بررسی بعضی از آیات سوره ی نسا.راستش درست مثل آب خنکی بود که آدم بعد از عطش کشنده ای می نوشد.
مرحوم شریعتی از قول علی(ع) می گفت: لبس السلام لبس الفرو مقلوبا (اسلام را چون پوستین واروونه پوشیده اند) و خود در توضیح مطلب می گفت که:"رویه ی پوستین زیباترین و مجذوب کننده ترین و پشتش زشت ترین و سیاه ترین و متنفر کننده ترین است.خوش نقش و نگار ترین پوستین را واروونه که می پوشند لولوخ می شود و بچه ها را بدان می ترسانند و مگر نه اینکه اکنون بچه ها از این اسلام می رمند؟!"

با این حال من علی رغم همه ی دفاع های بد و حمله های خوبی که به دینمان می شود باز هم خوشبینم.دین خوب را می شود حتی از اعماق چاه جهل و افترا هم بیرون کشید و نجات داد. به همت من و شماست البته...

ایران امروز جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 21:13

سلام

باز جای شکرش باقی است شما هم اهل حق هستی و نا ضایع کردن. به هر جهت خوب نظری داری ولی عمل هنوز نرسیده است.

نیما جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 22:46 http://www.nimahp.blogfa.com/

حسین گرامی، از اینکه به من سَر زدید، بسیار سپاسگزارم.
برای تهیه‌ی آن فیلم می‌توانید از دو صفحه‌ی زیر استفاده کنید؛ یکی به زبان اصلی(آلمانی) و دیگری به انگلیسی.
شاد باشید.

http://www.amazon.co.uk/Year-13-Moons-REGION-NTSC/dp/B0001A79DK-

http://www.amazon.de/einem-Jahr-mit-13-Monden/dp/B0006JMKDK

فلیزپی شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:59 http://talkh-o-shirin.blogsky.com



میدونی،
این فقط دین نیست که از این حرفا میزنه!
اگه دین هم نباشه،آدمای خرافاتیی هستن،که جبران می کنن.
اونقدر زیاد،که اصلا نبود دین دیده نمیشه!
همین خود شما پسرا!
فکر می کنین فقط پسرا می تونن تا هروقت دوس دارن و صلاح می دونن،ازدواج نکنن.
اگه دخترا دیر ازدواج کنن،بهشون چی می گین؟؟؟
...
یا اینکه حق درخواست ازدواج،با پسراس!
چیزایی که مربوط به فرهنگ جامعه میشن،غیر انسانی نیستن؟
البته اینا فقط مربوط به دین و فرهنگ ما نیست.
تو همه ادیان (شاید خیلی بیستر از اسلام) و همه فرهنگهای دیگه هم هست.
یادمه یه بار آقای آقاجری تو جواب یه سوالیم گفت،"فرق انسان این دوره،با انسان قبل از اسلام،
تو اینه که اون موقع بشر قدرت عقلی و فکریش کافی و کامل نبود.
بعد از نزول قرآن،دیگه ماییم و قدرت عقل و درک خودمون.اینکه خدا گفته حجتم رو بر انسان تموم کردم،یعنی همین.
اگه ازش استفاده کردیم،بُردیم.
ولی اگه بیخیالش شدیم و به حرف و نقل و حدیث دیگران،که هزار جور کینه و دشمنی ممکنه پشتش باشه گوش دادیم،
2تا دنیامون رو باختیم."


سلام دوست عزیز در مورد مصادیقی که عرض کردید بند هیچگونه مشکلی ندارم چه اینکه حتی در مبارزه با تغییر این فرهنگ تا حدودی هزینه هم داده ام اما در مورد دین! دوست من مثل اینکه شما متوجه نشدی ما سخن از دین پرمدعایی داریم که ادعای کامل بودن دارد سخن آغاجری برای هیچ دیندار و غیر دین داری شرط نیست شما هر وقت اسلام بدون روحانیت را(البته اینچنین روحانیتی) مورد پذیرش عوام دیدید آن وقت می توانید از اینگونه دفاع کنید.

ستاره شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 14:01 http://www.afsoongarlady.blogsky.com

سخت نگیر .کو گوش شنوا؟ اگه شوهرم بخواد ازین مخالفتها بکنه منم یه جایی تلافی میکنم!

فلیزپی یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:34

سلام.
خب من یادم نمی آد جایی گفته باشم حرف کی برام شرطه٬حرف کی نیست.
این حرفی که زدم٬چون از نظر فکری٬مطابق نظراتم بود٬گفتم.
آخر حرفت رو هم متوجه نشدم.
من از چی دفاع کردم؟
آقاجری٬ یا حرفی که زده٬یا ...؟

علی افشاری سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 19:33

آقا سلام ممنون از محبتتون .من هم مثل شما اطلاعی ازمیزان صحت و سقم کتاب آقای نوری زاده بی خبرم .ولی به هرحال عملکرد وزارت اطلاعات در آن دوره سیاه و ننگین است ولی اینکه دقیقا چه فجایعی صورت گرفته است ،‌نیاز به تحقیق و بررسی مفصلی دارد.

مجتبی سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 21:45 http://www.ghajarboys.blogfa.com

سلام خوبی؟
می خواستم بگم سوئ تفاهم شد تو احتمالا منو با روزنامه نگار نو اشتباه گرفتی www.ghajar.ir
اما اگر از وبلاگم خوشت امد من خیلی دوست دارم که به همدیگر لینک دهیم
اگر خواستی موافقتت و اعلام کن
خسته نباشی

منیر قادری چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 00:34 http://www.mghaderi.blogfa.com

سلام دوست عزیز
خوشحالم که روزنامه نگاران جوان هنوز در دام خبرسازی نیفتاده اند و از نویسنده اجازه میخواهند. با ذکر منبع البته می توانید اگر مطالب این سایت برایتان جالب بود استفاده کنید. اما یادت باشد دوست عزیز من یک زنم و با توجه به همین مطلبی که نوشتی، طبعا حق دارم بیشتر از قوانین جزایی مملکتم بترسم. لطفا ما را داخل سیاست در نوشته هایت نکن!!!!
موفق و پیروز باشی

رضا چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:20

دارم ازت نا امید میشم یه باره حرفه دلتو بزن . تو مشکل اساسی با اسلام داری .درد تو قابل حله فقط لجبازی .به دین و کشورهای دیگه هم نگاه کن .به امید دیدار تا شنبه

امید یا ناامیدی شما دوست عزیز جواب من نیست! شما می توانید فرض کنید من لجبازی می کنم اما شما چرا نمی توانید پاسخ قانع کننده ای بدهید؟ لجبازی از سر بی منطقیست کجای سخن بنده غیر از نقل قولهایی که از حضرات آوردم نشان از عدم منطق داشت!
در مورد قسمت آخر نظرتان رضا جان مصداق بیاور من اینطوری و به این سادگی چیزی را نمی پذیرم خودت هم خوب می دانی!!!

سیدعباس سیدمحمدی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 16:26 http://seyyedmohammadi.blogfa.com/

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم.

یک عالم دینی گیر بیاور و مستمراْ با او بحث و جدل و سوال کن. ناامید شدن از افراد موسوم به مرجع فی نفسه اشکال ندارد. مراجع و شریعتی و سروش هر کدام اشکالات فکری و اخلاقی و علمی دارند.

مبنائی و محکم و دقیق فکر کن.

قربانت. با احترام.

تغییر برای برابری شنبه 4 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 16:35 http://we-change.org

نوشته شما را در وب سایت تغییر برای برابری نیز قرار دادیم:

http://we-change.org/spip.php?article168

موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد