ماست بی کره

یک من ماست را که نمی شود با کره ازدواج کرد

تمام دردهایی که در کره خلاصه شده اند

همینکه اگزیستانسالیست می شویم

خراب شدن هایست که بر سر ماست های بیچاره

نخواسته ماست شده اند

چه کسی گفت تو شیری؟

نظرات 11 + ارسال نظر
بیژن دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:25 http://bijhan.blogsky.com

مرسی که سرزدی قابلیت واستعداد خوبی داری اما به نظرم کمی آشفتگی ودرهم‌ریختگی درنوشته‌هات دیده می‌شود.موفق باشی

به هر حال در امتحاناتیم البته این توضیح مناسبی نیست که من یک دمدمی ام!

نسترن دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:16 http://www.eshtebahezanan.blogfa.com

!!!!
؟؟؟
...................................
راست میگی ها!

نجفی خواه دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:43 http://tameshk-p.blogfa.com

توِِِهم می بافی؟؟؟!!!!

بسته به اوضاع و احوالات درونی: ای...

شبنم دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:50 http://www.parandekochoolo.blogfa.com

ها ؟
!!!!!!!!؟

سارا دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1385 ساعت 23:21 http://www.irsedna.persianblog.com

بزور تلقین کرده‌اند به ما که شیریم! بعد هم ماستمان کردند. حالا هم لابد انتظار کره گرفتن دارند از ما!!!
راستش مشکلی که من همیشه همیشه باهاش درگیرم اینه که خودم هم باور شده ماستم. برای همین خیلی از خودم انتظار دارم(شاید هم داشتم). همین همیشه خیلی اذیتم می‌کنه.
پ‌ن: بهترین راه برخورد با یک متن پست مدرن یا پساپست مدرن اینه که ادعا کنید فهمیدینش. بعد هم نقدش کنین طوری که نویسنده متن هم به منظور اصلی خودش شک کنه!

علی داسمه سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 18:05 http://sampadbandar.persianblog.com

سلام . وبلاگ جالبی دارید . منتظر مطالب بعدی شما هستم . لطفا به وبلاگ من هم لینک دهید :
www.sampadbandar.persianblog.com

حسین شکر بیگی سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:51 http://sedaaa.blogfa.com

سلام! پسر کار جالبی بود طنز جالبی داشت خوشم اومد! شاد باشی

مسعود چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:52 http://masoud61.blogfa.com

سلام استاد
یک وقت احوالی نپرسی ازما

نسترن چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:03 http://www.eshtebahezanan.blogfa.com

سلام
اومدم تشکر کنم
کلمه اگزیستانسالیست که روز اول معنیشو نمیدونستم باعث شد بگردم دنبال معنیش...
هر چه بیشتر گشتم کمتر پیدا کردم...

بلاخره مفهوم یا هم معنی اونو متوجه شدم...که کامنت گذاشتم.این کلمه خیلی از گره های ذهنی منو باز کرد...
یه جرقه ذهنی !!
سپاس.*

سهراب چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 13:42 http://aflatoun.blogfa.com/

سلام دوست من . از اظهار لطفهایی که در زمان نبودن من به وبلاگم داشتی ممنون . از اینکه به بازی شب یلدا نرسیدم عذر می خوام . جایی گفته بودی که می خوای از مطالب من در نشریات دانشجویی استفاده کنی . اگر مقدور هست اسم وبلاگ رو بنویسی چه بهتر و گرنه مختاری . قانون کپی رایت هم که نداریم تا ازت خسارت بگیرم . پس راحت باش . همین امروز فردا به روز می کنم . این یادداشت آخر چی بود ؟ سورئالیستی نوشتی ؟ خوش باشی .

ندا یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:25 http://www.akharedonya.blogfa.com

پسر جان !هر چند باری که میخونم و لی متوجه نمیشم چی میگی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد