تاملات قبل از امتحانی

احساسش نگفته برایم آشکار بود*. همینطور که به چشمانم زل زده بود برایش توضیح دادم که: «چوت بسیار دوستت دارم خو را پایبند هیچ پیوندی با تو نخواهم کرد.» گویا می خواست لب به اعتراض بگشاید که خیلی زود گفتم: «دنیای امروز دنیای پیوندهای "سخت و استوار"** خویشاوندی نیست تو تا غریبه ای برای من لذت بخشی. وارد کلیشه های عرف شدن گناهی را که ممکن است اکنون در رابطه خود متصور باشیم از بین ببرد. گناه شیرین است، بیا از دستش ندهیم***.»

ــــــــــــــــــــــــــــــ

* ژان پل سارتر تمام عمر را با زنی زندگی کرد که هرگر رسما با او ازدواج نکرد.

** تعبیر مشهور مارکس از مدرنیته: هر آنچه سخت و استوار است دود می شود و به هوا می رود.

*** به یاد حسین پناهی که می گفت: گناه شیرین است.

سه ستاره

"متین مشکین" دانشجوی دکترای برق و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک اخراج شد. شعری از "سارا لقایی":

اینک ضربان قلب ما را بشمار - تا حکم دهند لحظه ها را بشمار

گفتند: سخن نگو، نیندیش، بمان! - تعداد زبان بریده ها را بشمار

تعلیق، هزار ترم! تهدید، اخراج - صفحه پس صفحه ناروا را بشمار

تک واحد آزادی را بیست شدیم - برجرگه عشق نام ما بشمار

و آنک که تن سیاه شب می سوزد - معکوس، پسین شماره ها را بشمار

زادن و کشتن...چه فرقیست بین این دو؟

  من در این فکرم: همانطور که کشتن آدمی بیرحمانه و به هر دلیلی "غیراخلاقی"؛ زادن هم ظالمانه است.