دیروز روز بدی بود. خانم والده را بردیم بیمارستان عیادت یکی از اقوام، از بخت بد ایما در اتاق همان فامیل دور، زنی جوان: ۲۴ ساله، در حال احتضار بود؛ ما آنجا بودیم که آن بیچاره جان سپرد. اینطور که ماشنیدیم آن زن بچه دار نمی شد و حالا که پس از ۷ سال بچه ای نصیبش شده بود بلای جانش شد حاضر بود جان بدهد اما بچه سالم باشد. بلاخره بچه که نماند هیچ خودش هم رفت. قومی که می خواستند قدم نو را جشن بگیرند به سوگ نشستند.
خیلی جالب بود. همان شب ما به جشن عروسی هم دعوت بودیم. ایما که همینطور سرخود دیپرسیم دیپرستر شدیم و در خانه ماندیم. این هم دنیای ما عزا و عروسی در یک روز. اما ایما نمی دانیم چرا همیشه باید در کشورهای بخت برگرشته ای مثل این مرز پر گهر ما باید همیشه آمار این دو فقط بالا باشد... .
salam upam ye sar bezan to chera mano link nemikoni man toro ba damdami link kardam
هدف از زندگی چیست؟
نه نمیشه تو بجای کس دیگه ای بیای .هر کسی جای خودش.
زنده باد کوروش و جهان سوم!
اِه رضا میزنمتا هر جا میرم تو هم هستی که :دی
میگم کچلی اشتباه نکن ! آمار مرگ و تولد نه ! آمار تولد و مریضی بالاست ولی مرگی در کار نیست ! کاشکی آمار مرگ هم بالا بود بلکه میمردیم سقط میشدیم راحت میشدیم ((=
به هزار و یک دلیل!
جمعه گذشته(همین دیروز این پست) رفته بودیم اردو با همکارا. دقیقا توی یک نقطه جاده، یکبار موقع رفتن و یک بار موقع برگشتن تصادف شده بود. تصادف هایی که یحتمل تلفات هم داشتن. خلاصه اینکه حال من هم گرفته شد!