بلاخره این مهندس بازی ایما کار دستمان داد و دومین کامپیوتر را در این 3 سال آنچنان ناکار کردیم که یقینا مهندس مور بزرگوار -رییس اینتل- هم بالای سراش دعا بخواند روحی به کالبد این لپ-تاپ آمریکایی سگ جان برنخواهد گشت. گفتیم سگ جان که می دانم چندین بار زمین خورده و هیچ مرگ اش نشده اما همین که ما خواستیم حالی به آن بیچاره بدهیم نمی دانیم کدام اتصال لعنتی بود که کوتاه شد... امان از این بردهای مینیاتوری تکنولوژی سورفیس که اینقدر ریزمیزه اند. ما هم که الحمدالله چش و چال درست و حسابی نداریم که اگر آن باشد حواس پنجگانه... 

لپ-تاپم که سوخت دُم ام رو گذاشتم رو کولم مث بچه هایی که گند می زنند رفتم یک گوشه کز کردم: تمام پروژه ها، فیلم ها-موسیقی ها، طرح های نوشته و ننوشته، رمان ها و کتاب های خوانده و نخوانده هر چه داشتم و نداشتم آنجا بود... و بار دیگر خداحافظی از دنیایی که دوست اش دارم و  بار دیگر ولگردی در دنیایی که اصلا دوست اش ندارم. 

جماعت بی لپ-تاپ شدیم... نصیب نشه، بد دردیه.

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد امینی چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 17:47 http://harir.blogsky.com

و زندگی ادامه می یابد بدون لب تاب هم

عبداله پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 18:20 http://damdami2.blogsky.com

زندگیه سگی

مانی پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 22:31 http://manis.blogsky.com/

دمی جان شما که سر نمی زنی ولی ما بدجور پایتیم .

درک می کنم حرفتو در حد وحشتناک .

کامپیوتر نازنین من ، با پنج سال عمر با عزت و حاوی صدها کتاب ممنوعه و غیر ممنوعه و هزاران عکس خانوادگی و دوستانی که نظیرشونو تو خواب هم پیدا نمی کنی سال پیش به رحمت ایزدی پیوست و دعوت حق رو لبیک گفت .

خدا نصیب نکنه ، خیلی سخت بود . تا چهلمش سیاه پوشیدم

گوستاو فلوبر شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 13:29 http://roospigari.blogspot.com

هیچی بدتر از غیاب کسی نیست که فقط حضورشو می تونی درک کنی
سلام
تسلیت میگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد