همانطور که گفتم اهل فوتبال نیستم و روی این موضوع آنقدر تعصب ندارم که با شکست تیمی به دنبال توجیهه و دلایل آسمانی بگردم اما فکر می کنم در بازی فینال این زیدان بود که کار درست را انجام داد. اگر بدون در نظر گرفتن کلیشه هایی همچون اخلاق و روحیه جوانمردی و... که همه خودشان را با این کلمات لوکس و زیبا گول می زنند به قضیه بنگریم و البته سابقه آقای زیدان را که بنده از آن خبری ندارم کنار بگذاریم می بینیم در زندگی انسان در مقابل مسائلی قرار می گیرد که به خودش می گوید «به درک... انجامش می دهم!». حتما به قول معروف این بابا «به اینجایش رسیده بود» که تصمیم گرفت آنطوری با فوتبال خداحافظی کند و اسطوره شدن خودش را فدا سازد. ما که برای دیگران زندگی نمی کنیم که به خاطر دیگران آنچیزی که نیستیم جلوه کنیم.
این قصه پرغصه ای است که من به بهانه های مختلف سعی می کنم راجع به آن بنویسم.