متاسفانه در این مرز پرگهر ما مسئله ای مثل زندان آنقدر تکراری شده است که حتی روزنامه نگار تقریبا با تجربه ای مثل محمد قوچانی -سردبیر شرق- هم آن را فراموش می کند. تحلیلی که ایشان در مورد مرگ اکبر محمدی در زندان نوشته اند بسیار سطحی و بی مایه بود. آقای قوچانی که زمانی از روزنامه نگاران رادیکال بشمار می رفت و اتفاقا مدتی را هم در زندان گذرانده الان در جایگاه سردبیری یک روزنامه حرفه ای(آن به خاطر عدم وجود روزنامه نگاران سابق و روزنامه هایشان) ژست یک آدم بی طرف را گرفته است. حضرت سردبیر وضعیت یک زندانی را با یک آدم آزاد یکی فرض کرده و خیلی زود حکم داده است که اکبر محمدی دچار بحران هویت شده و واکنش به این بحران منجر به مرگ او شده. من بیشتر از این توضیح نمی دهم خودتان آن سرمقاله را بخوانید و قضاوت کنید.(متاسفانه کی برد فارسی در اختیار ندارم و نمی توانم مفصل بنویسم)
سلام.خیلی ممنون از لطفتون.
اما اون چیزی که اقای قوچانی از اون تحت عنوان بحران هویت یاد میکنند یک واقعیت که وجود داشته و خواهد داشت اینکه مرگ امثال محمدی را صرفا ناشی از این بحران بدونیم یه ذره بی انصافیه.به نظر من هم مساله ی اصلی نبودن نظام حذبیه که باعث به وجودامدن یه همچین فجایعی میشه.
سلام
این نوشته قوچانی مرا از هر بی طرف بودنی ناراحت کرد. شرق خیلی دارد آهسته آهسته می رود. مثل یک ژیان!
می دونید بعضی ها ساخته شدند تا از مردم حتی مردنشان بهره برداری کنند وای به حال ما با این آدم نماها
تو باز هم از دانشجوهای پر مدعا نوشتی لعنتی شما کی می خواین آدم بشین چرا دست از ر این نظام بر نمی دارین
سلام دوست عزیز. خیلی سرم شلوغ شده، گرفتاری شخصی دارم، نمیتوانم زیاد برای وبلاگ وقت بگذارم، قبول دارم که وبلاگ قبلی با وقت بیشتری نوشته میشد،سعی خواهم کرد با تثبیت وضعیت زندگیام تا چند روز آینده، کیفیت آن را بالا ببرم.
تو وبلاگ خیلی جالبی داری من همه ی مطالبتو خوندم
از وب های سیاسی خیلی خوشم می یاد.
ولی این یکی مطلبت یه کم جای بحث داره! ( با عرض معذرت!!!!!!!!)