توصیه من این است که این یادداشت را به صورت کامل بخوانید اگر فرصت ندارید این قسمت ها را حتما بخوانید:
خستهام؛ خستهام و عصبانی. از این تحلیلهای سست مایه و از این کارشناسان همیشه حاضر، عصبانیام. عصبانیام و خندهام نمیآید. اما این کارشناسان ، سخن به طنز میگویند. خواهش میکنم، خواهش میکنم یکی به آنها بگوید که سخن به طنز نگویند. نگویند که شرق توقیف شد چون به فلان کاندیدا رای ندادید. نگویند که شرق توقیف شد چون به فلان دسته از سیاستمداران، بی اطمینان شدید. حوصله خندیدن ندارم.
شوخی را بگذارید برای بعد. راستی، یک سئوال دارم! بگویید ببینم، آیا شما، خود به این چیزهایی که میگویید و مینویسید باور دارید؟ به صحبتهایی از این دست که: « توقیف شرق تنیجه سیاست تحریمیهاست» ، « ما که گفتیم درپی حاکمیت یکدست، جامعه مدنی را هم یکدست میکنند» ، « دیدید که نفس کشیدن را هم غیر ممکن ساختند» و...
آخر عزیزان، مگر شما خدای ناکرده هوش و حواس از سرتان رفته است، یا که پیش از این خواب بودید و چشمانتان بسته بود و اکنون چشم گشودهاید و ذهنتان از حافظه تاریخی کوتاه است؟ چقدر فراموشکار شدهاید! همایش مشروطه پیشکش، یک همایش بگذارید تا عدهای بیایند و شرح هشت ساله عملکردتان را و اصلاح طلبی نیمهکاره تان را بدهند و هوشیارتان سازند. یک همایش بگذارید و از چهار انسان عاقل و بالغ دعوت کنید تا بیایند و به یادتان بیاورند که توقیف فلهای مطبوعات، جزئی از تقویم اصلاحات است. لطفا از آنها بخواهید که شرحی هم بدهند برایتان از داستان اصلاح قانون مطبوعات و حکم حکومتی. خدا رحمت کند مرحوم " سید علی اکبر موسوی خوئینی" را که آن روز میخواست با آبستراکسیونی آن مجلس فرمایشی را تعطیل کند و فلان بزرگ اصلاح طلب و فلان اصلاح طلب پیر، او را از آن کار بازداشت.
[...]
مدیر مسئول شرق در گفتگو با "روز": شرق رفع توقیف می شود.
سلامچهخبر؟
مننتونستم کاملبخونماماجالببود!
ازکتابه چه خبر؟
میشه به من بگین دلیل اصلی و واقعیه توقیف شدن روزنامه ی شرق چی بود؟
تو هنوز آدم نشدی؟! باید مثل دانشگاه بگیرن زیر مشت و لگد تا عقلت سرجاش بیاد و به گه خوری بوفتی صهیونیست لعنتی. ۴ سال پیش که یادت نرفته ها؟
سلام
آره متاسفانه آدمهای به نوعی تنها دور و برمون کم نیستند.امیدوارم بتونی دوستی های قبلیتو حفظ کنی و دوستهای جدید خوب هم خیلی سریع پیدا کنی.
موفق باشی
سلام. مطلب قشنگی رو عنوان کردی. ولی بدان که حافظه ایرانیان قوی است و هیچ کدام از رفتارهای این رژیم را فراموش نمی کند. هنوز داغ قتلهای زنجیره ای تاره است. هنوز جوابی از سوی حکومت داده نشده که بدانیم سعیدی سیرجانی به چه علت فوت کرده است. باید بدانی که شکر خوردن مختص این آدمها است و میل باطنیشان این است که همه را با خود هم سفره کنند. ولی چون کسی را نمی یابند توان تحمل دیدن خود را هم از دست می دهند و کافی است آیینه ای به دستشان بدهی تا ببینی چطور از دیدن خود وحشت می کنند. جای تاسف است. واقعا ار روزنامه سلام تا شرق چه زمان کوتاهی گذشته است. ارتجاع سیاه را اکنون می توانی بفهمی. چیزی که شاید در سال ۵۷ کمتر کسی به فکرش می رسید که به عمق معنی آن دقیق شود.
رنجنامهای بود رنجآور.
محکومیم که بخوانیم و رنج بکشیم. پس خواندمش!
سلام مرسی از نظرت
ولیمن بر عکس شما شلوغی رو دوست دارم
سلام
مرسی بهم سر زدی
فقط اینو بگم که سگ زرد برادر شغاله
دورود
اتحادیه وبلاگ نویسان آماده همکاری با وبلاگ خوب شماست . در صورت تمایل لینک و لوگوی اتحادیه در وبلاگ خود قرار دهید و سپس به اتحادیه گزارش .
سپاس و به امید همکاری
حسین آقا
این کتابو ( رمز داوینچی) یکی از نزدیکامون داره !
وتازه بهتر از اون کتاب اوریانا فالاچی رو برادرم خیلی وقته که
خریده اما نمی دونم چرا به من نگفته بود .
به من نگفت که از کجا خریده ! اما اگه بخوای می تونم بهت
امانت بدم .موافقی؟!
لینک دادم