انسان، موجودی اجتماعی است یا غیراجتماعی؟ تا به حال پاسخ این پرسش را خیلی قطعی که تکیه بر تجربه تاریخی انسان دارد شنیده ایم: انسان موجودی اجتماعی است بدین معنی که زندگی بدون اجتماع برای این موجود قابل تصور نیست.
اما اگر خوب دقیق شویم -البته شاید از دیدگاه من اینطور بنظر برسد- می بینیم زندگی اجتماعی بشر در مرحله نخست دخلی به شناخت ذات انسان ندارد. چطور می شود با قطعیت در خصوص ذات انسان و نیز در خصوص رفتار بیرونی این موجود صحبت کرد؟ آیا یک انسان آرمانی در یک شرایط آزمایشگاهی زندگی کرده است که بتوان نظر داد پیش فرض او برای زندگی انفرادی یا اجتماعی چیست؟
مگر جز این است که هر انسان مرکز دنیای خوداش است؟ آیا حرف های سایر انسان ها را از روی قراردادها درک می کنیم یا مستقیم و بی واسطه؟ مگر ما رفتار سایر انسان ها را از روی معیارهای کاملا شخصی خود تحلیل نمی کنیم.
نگاه از درون یک زندگی اجتماعی چیزی جز یک توهم اندوهناک نیست؟
با همه اینها نمی توان گفت انسان چطور موجودیست بگذریم از اینکه ایما سعی در اثبات غیر اجتماعی بودن انسان داریم. تشکیک در اجتماعی بودن انسان برای انفردایست ها(!) یک پیروزی محسوب می شود. شاید بتوان گفت چون پرسش در خود تنها دو پاسخ را به قضاوت گذاشته، اصل پرسش اشکال دارد چراکه ممکن است انسان هم اجتماعی باشد هم غیراجتماعی. این هرچند پاسخی پارادوکسیکال است اما چطور می توان ثابت کرد که خود ذات انسان یک ذات پارادوکسیکال نیست.
به نظرم نمیشه پاسخ قطعی بهش داد..چون تو یه شرایطی انسان ها دوست دارن تنها باشن..به خصوص وقتی شکستی می خورن یا غمگین هستن!!..و اون جاهایی که منافعشون صدق می کنه اجتماعی می شن..از اون جایی که این منافع مثه پول در آوردن و ایجاد رابطه کاملا حیاتی به نظر می رسن پس بیشتر می شه گفت اجتماعی..چون هیچ کس نمی تونه تا آخر عمرش به دور از تجمع انسان ها تو جنگل زندگی کنه..مگر این که انسان نباشه!!!
به نظر من هم نمی شه پاسخ مشخصی داد مثل خیلی چیزها در عالم که نمی شه جواب روشنی بهش داد
این هم همینطوریه
ولی کلا انسان هایی که اجتماعی هستند موفق هستند اگه می تونه بیا اینو ثابت کن که ادمی که غیر انتفایی است در عین حال موفق هم هست
در مورد کامنتت هم اولا ممنون بعدشم ما یه زمان کوتاهی تو روزنامه می نوشتیم ولی خبرنگار نبودیم
ولی کاملا حق با توست نتونستم از پسش بر بیام و اینکه گفتگوی بداهه کمی سخته ولی اگه اماده بشی که می خواهی با یارو صحبت کنی قشنگ سوال ها را می چینی و فکر می کنی و می گی ولی اینطوری کمی سخت بود
هر چند تجربه میشه گفت ناموفق بود اما کلا راضی بودم
ایشا الله دفعه بعد جبران می کنیم
خودت خوب هستی دوست جوون
چه خبرا؟
کم پیدا شدید
میخونمتون برمیگردم رفقای شفیق اینو به اون عبدالله هم بگو حال ندارم واسش کامنت بذارم در ضمن عید هردوتاتون هم قشنگه
بوس مجازی !
انسان واسه جواب دادن به بعضی از نیازهاش مجبوره که با عده دیگه ای باشه .. اولین چیزی که به ذهن میاد همون نیازش به یه همصحبته ! ولی برای مابقیه نیازهاش لزومی ندازه که حتما اجتماعی زندگی کنه .. تنها هم میتونه باشه حتی اگه تحملشو داره میتونه اون نیاز به همصحبتی رو هم توی خودش سرکوب کنه ولی دیگه نباید انتظار داشته باشیم روحش سالم بمونه که از نظر من چنین آدمی از لحاظ روحی سالم نیست ...انسان میتونه غیر اجتماعی باشه در صورتی که بتونه تاب بیاره .. البته اگه دوست داشته باشه که نسلش باقی بمونه باید اجتماعی باشه :) اما بدون این هدف میتونه تنهایی تنهایی به زندگی ادامه بده هیچیشم نمیشه :دی
خلاصه اینکه زندگی انسان هر دو بعد رو داره !!!
نهاد تناقض تنها ویژگی غیر قابل رده انسانه
سلام.
همینکه تو این فضای تازه مجازی زر میزنی که امثال من هم بیاییم شرو ورای تورو بخونیم، نظریه مسخرت رو رد میکنه!
فک کردی دوبار [...] دیگه فیلسوف شدی؟باید فرت وفرت نظریه بدی؟هان جواب بده یالا مگه از جنازه من رد بشی تا بهت کارت ورود به جلسه بدن!
اخیش عقدههام تموم شد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرکز مونیتورینگ دمستان: این کامنت به دلایل امنیتی سانسور شد!
اولا مسائل امنیتی را رعایت کنید. این یک!
دوما ایما کی نظریه دادیم بی شعور! ایما آمدیم هر دو نظریه کلیشه شده را و اساسا اصل سوال را زیر سوال بردیم.
هم می توان گفت انسان موجودی اجتماعی است هم می توان گفت غیراجتماعی. یک جورهایی این سوال به خود انسان مربوط می شود. بعضی از انسانها زندگی اجتماعی را دوست دارند و بعضی های دیگر دوست ندارند. جواب دادن به این سوال خیلی مشکل است.
شکی نیست که اجتماعی بودن چون کاتالیزوریست که در برنامه ها و اهداف همه جانبه انسانها ریخته می شه و سرعت رو بالا می بره و شاید در نهایت پس از طی مراحله لازم و رسیدن به جایی دیگه به اجتماع لزومی نباشه و انسانها زندگیه انفرادی رو در پیش بگیرن
وقتی تو بحححححححححححر خیلی مسائل بری صد در صد درست نیست
اینکه انسان چگونه موجودیست ؟ من با اطمینان می گم اجتماعی .اینکه یه موقع هایی تنهایی رو دوست داریم یا انسانهای محدودی گوشه نشینن ردش نمی کنه .ولی چرا گفته شده ذاتا؟ نمی دونم .چون هر جور که بگیم و نزدیک باشه یه فرضه
برای به صورته آدمیزاد زندگی کردن نیاز به تخصص بود انسانها اجبارا به فرایند اجتماعی روی آوردند
فرض کم چندتا بچه رو بزاریم تو قفس از اول با شرایط آزمایشگاه بزرگ بشن که یه چیزایی براشون تعریف شده اس بعد مثلا تک تک با جمعی با یه موضوعه خنده دار مواجه می کنیم با هم خندیدن رو بیشتر از تک تک دوست دارن پس به اختیار خود به اجتماعی شدن روی آوردن
یعنی وقتی پرده های بین قفسا رو برداریم اولش شاید فقط بهم نگاه کنن بعد دفه های بعد بهم عادت می کنن دوست دارن پرده ا زوتر کنار بره برای اینکه حوصلشون سر نره دوست دارن با هم باشن ..
انسان علف است.