قرار نیست که همیشه همه به فرمان تو باشند و تلویزیون لعنتی را خاموش کنند! نه آنها آدمند نه تو پس تو هم به آنها اجازه می دهی دقایقی آن لعنتی را روشن کنند اما صدایش را برخلاف میل باطنی می شنوی آنجا که گزارشگر سبک اخبار سراسری مملکت با نیش باز از سرحال بودن مردم و شروع کار و فعالیت در سال جدید می گوید: تو الان حرص می خوری!
دقیقا احساس بدی که الان دارم را پیش از تعطیلات پیش بینی کرده بودم و می دانستم که گریزی هم از آن ندارم به همین خاطر اصلا قصد نداشتم به ولایت برگردم. می خواستم به همان سبک منحصر بفرد خودم تعطیلات را "بای پس" کنم که خوب! مثل همیشه و در همه جای دنیا که مادرها کارها را خراب می کنند برنامه ریزی من را هم او بهم ریخت. حالا من مانده ام و آغوش باز ۱۹ واحد کمر شکن و میانترم ها.
حالا هی بیا وبلاگ... هی ناله کن... هی ناله کن... هی بیا وبلاگ... مرتیکه از سنش هم خجالت نمی کشه!!
آنهایی که با صاحب این قلم دردمشترک دارند دست ها بالا!
http://darvish100.blogfa.com/post-633.aspx
اینو بخونید برای روحیه اتون خوبه
در سرمای دمدمی هر باز دم که کسی سردش شود در کنار خواب ببیند مرده ام از سرما نه از این همه دمدمگی هام. این سطرهای یه کاره که داره نوشته می شود.اما دارم می خونمت.و به روزم رفیق.
رفقا سلام
من آپ کردم با دو خبر. لطفا نظر یادتون نره[گل]
ت مثل تعطیلات به فاک رفته.بروجرد می بینمت.به امید فارغ شدنت از تحصیل یه کام سنگین از سیگار وینستون.....
باز هم سلام.مثل اینکه داغونی از خبرها و اتفاقات هر روزه این زمین! و هنوز انگار عادت نکردی به زندگی اجباری و تن دادن به نا خواسته های خودت.خوب من هم عادت نکردم وگرنه نمی فهمیدم چی میگی.خونسرد باش و بیدار !
این حرف دل من هم هست توی تعطیلات که نتونستم یک خط هم درس بخونم.
سلام، خب البته یک حقیقت محض که در دوران دانشجویی وجود داشت این بود که آوردن هرگونه کتاب در تعطیلات نوروز به خانه امری بیهوده بوده و هست و خواهد بود. و تجربه هیچ گونه شکی هم در آن باقی نگذاشته.
بعد از دوره دانشجویی نیز همچنان همین حقیقت وجود دارد!!!
سلام. بالاخره با هر بدبختی بود تعطیلات هم تموم شد. واقعا تو این یکی باهات هم دردم. اما من یه مزیتی دارم و اون اینه که من دانشگاه رو از وسطش ول کردم و حداقل الان خیالم راحته که هیچ گهی نمیشم. موفق باشی.
بله!مادر ها به همراهی پدرها...یا اصلا پدر ها با همراهی مادرها؟... اصلا...چه فرقی میکند...همیشه به هم میزنند!
راستی نام ولایتتان چیست؟
بخوان ما را
رها کن غیر ما را ، سوی ما باز آ
قسم بر عصر روشن تکیه کن برمن ، قسم بر روز ، هنگامی که عالم را بگیرد نور ، قسم بر اختران روشن ، اما دور رهایت من نخواهم کرد
شروع کن ، یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش ، با من
.مکتوب آپ شد.
.خوشحال می شم اگر یه سر بزنید.
سلام خسته نباشید من ابجی ابدلله هستم ابی وبتون رو بهم معرفی کرد امیدوارم موفق باشد اگه اجازه بدین من ادرس وبتون رو برای دوستام بفریتم
منم دستم بالا!